دسترسی به بانکداری سنتی با امضای قراردادهایی که همیشه برای محافظت از منافع شخصی سازمانی تنظیم شده است ، مجاز است. اگر این قوانین را رعایت نکنید ، از جامعه جدا شده و بدون دسترسی به خدمات مالی اساسی و بودجه باقی مانده اید. بنابراین ، مردم با یک اولتیماتوم روبرو می شوند: شما می توانید برای خدمت به بانک ها انطباق داشته باشید ، یا یک رانده شده از اقتصاد در حال توسعه محسوب شوید. این اولتیماتوم این س surfacesال را مطرح می کند: در مورد بالغ بر یک میلیارد نفر در جهان که به حساب های بانکی دسترسی ندارند یا افراد بی شماری که از افتتاح آنها منع شده اند ، چه می کنید؟ چگونه آنها قرار است در اقتصاد دیجیتال فزاینده شرکت کنند و به بودجه و ذخیره امن سرمایه خود دسترسی داشته باشند?
با ورود فناوری بلاکچین ، ما شاهد ظهور پول جدیدی هستیم – پول دیجیتال غیرمتمرکز – که می توان با آن جهان را به یک زمین بازی جهانی برابر تبدیل کرد. با این حال ، اکنون که تقریباً هرکسی قادر به مشارکت در اقتصاد جهانی بدون مرز و کنترل کامل امور مالی ، حریم خصوصی و امنیت خود است ، این نگرانی ایجاد شده است که آیا افراد توانایی مدیریت بی خطر پول خود در “بانک شخصی” خود را دارند یا خیر. در حالی که اکثر افراد ترجیح می دهند پول خود را به بانک اعتماد کنند ، اما سوال اصلی این است که آیا اعتقاد به ریسک کمتر مرتبط با بانکداری واقعاً درست است؟.
در این مقاله ، سعی خواهم کرد که علیه بانکداری سنتی که ایمن مردم باور ندارند ، پرونده ای ارائه دهم و استدلال کنم که خطرات و تهدیدهای امنیتی بزرگتر از ارزهای رمزپایه وجود دارد.
نشت داده و سرقت هویت
با انتشار شناسه ای که به بانک ها امکان می دهد بدون مجوز از حساب ما پول بکشند ، ما هر وقت از کارت های خود استفاده می کنیم ، حریم خصوصی خود را ارائه می دهیم و امنیت مالی شخصی را به خطر می اندازیم. علاوه بر این ، ما در جهانی زندگی می کنیم که مشاغل برای فعالیت به داده های الکترونیکی و شبکه های رایانه ای وابسته هستند ، به این معنی که آنها در حال رشد پایگاه داده اطلاعات شخصی و مالی و ذخیره آنها در یک مکان متمرکز هستند. در نتیجه ، این مجموعه داده ها را در معرض نقض حریم خصوصی و نقض امنیت داده ها قرار می دهد ، افراد بی شماری را در معرض سرقت هویت و استفاده از داده های شخصی خود برای فعالیت های جعلی قرار می دهد..
مطالعه تقلب در هویت 2017, منتشر شده توسط استراتژی جاولین & تحقیقات نشان داد که 16 میلیارد دلار از 15.4 میلیون مصرف کننده آمریکایی در سال 2016 به سرقت رفته است ، در مقایسه با 15.3 میلیارد دلار و 13.1 میلیون قربانی یک سال قبل. در شش سال گذشته ، سارقان هویت بیش از 107 میلیارد دلار سرقت کرده اند – و این فقط در ایالات متحده است. در سطح جهانی ، مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی حاکی از ضرر سالانه جرایم اینترنتی در حدود 375 تا 575 میلیارد دلار آمریکا است که هر ساله تعداد آنها افزایش می یابد.
این مشکل به دلیل ذخیره اطلاعات بانک ها و شرکت ها در پایگاه داده های خود و استفاده از مکانیسم کشش برای نقل و انتقالات رخ می دهد. هر ساله ، موارد بی شماری از اطلاعات هویت در معرض خطر است ، به دلیل سوابق موجود در پایگاه های اطلاعاتی دولت و شرکت ها ، مستعد از بین رفتن یا سرقت است. در همین حال ، یک احساس کاذب امنیتی به ما ارائه شده است ، که ثابت کرده است بارها و بارها ما را ناکام می گذارد ، زیرا سارقان هویت به دلیل وجود روزنه های بی شماری در امنیت متمرکز ، در روش های خود بسیار پیچیده تر شده اند.
سرقت هویت شما به راحتی گرفتن کارت هنگام جستجوی شما ، جستجوی نامه های بانکی یا سطل زباله برای اسناد بانکی یا سایر اسناد حاوی مشخصات شخصی ، خرید اطلاعات از منابع داخلی (مانند کارمندان شرکت) ، جستجوی اطلاعات از دستگاه های خودپرداز با دستگاه های خاص ، کشیدن اطلاعات شخصی از وب سایت های ناامن یا WiFi عمومی ، سرقت داده های الکترونیکی از طریق نقض داده ها – این لیست می تواند روزها ادامه یابد. آیا این نوع امنیتی است که هنگام اعتماد به همه چیز به بانک ها و سایر ارگان های متمرکز در ذهن داشته اید؟ با اجازه دادن به بانک ها برای تسهیل هرگونه معامله از طریق متمرکز کردن و اجازه دادن به آنها “فروش” اطلاعات ما ، ما نه تنها اهداف کلاهبرداری اعتبار ، بدهی و چک و حساب پس انداز هستیم ، بلکه در هرجایی از اطلاعات ما سو orاستفاده می شود و یا اطلاعات نادرست برای منافع غیرقانونی دستکاری شده است.
تورم و فساد
س Anotherال دیگری که هر کس باید داشته باشد در رابطه با تورم و فساد سیستمی است. ممکن است تعجب کنید که این موضوع چه ارتباطی با امنیت دارد – با این حال ، توانایی پیش بینی دقیق نرخ تورم و محاسبه استهلاک ثروت خود بدون شک امنیت را به طور قطعی تأمین می کند. امنیت نه تنها باید در چارچوب فنی بودن ، مانند نشت رمز عبور یا سرقت اطلاعات انجام شود ، بلکه همچنین باید بدانید که پول شما به طور مداوم با نرخ غیرمنتظره ارزش خود را از دست نمی دهد ، یا حتی به دلیل تورم بیش از حد بی ارزش نمی شود.
اگر استدلال می کنید که این موضوع تحت بحث امنیت مالی نیست ، ممکن است بخواهید از مردم ونزوئلا بپرسید یا زیمبابوه در مورد چگونگی این مسئله می تواند به نابودی اقتصادی منجر شود. اگر کشور شما در ردیف شکست ارز بعدی باشد ، چه می کنید؟ آیا آن زمان هنوز در مورد هک رایانه صحبت می کنیم یا اینکه گفتگوی امنیتی به سمت از دست دادن شغل ، خانه و حتی زندگی خود در میلیون ها نفر تغییر می کند?
همانطور که قبلاً نشان داده شد ، بحران ارز در حال حاضر در جهان اتفاق می افتد, ونزوئلا و زیمبابوه نمونه های برجسته ای هستند. این کشورها فقط پیشگامان سقوط آتی هستند ، زیرا تا زمانی که کشورهای توسعه یافته اقتصادی تر قادر به سقوط اقتصادی نیستند ، نمی توانند سقوط اقتصادی را به تأخیر بیندازند. این یک کلاهبرداری گسترده و سیستمی است که از اصلاح طبیعی اقتصاد جلوگیری می کند ، و در نهایت منجر به فروپاشی فاجعه بار می شود ، زیرا همه چیز از کنترل خارج می شود. متأسفانه ، در این صورت ، مودیان مالیاتی را به دوش می کشند ، در حالی که کسانی که رشته ها را از نابودی اقتصاد سود می برند ،.
همین دولت ها و بانک ها ناآگاهانه اظهار می کنند که ارزهای رمزپایه ایمن نیستند زیرا فعالیت های مخرب را می توان به صورت ناشناس انجام داد – و با این حال آنها کسانی هستند که در داخل فساد تبلیغ می کنند ، بودجه جنایتکاران جنگی را پرداخت می کنند ، به فروشندگان اسلحه پول می دهند و این کار را از طریق همان سیستم بانکی انجام می دهند که بنابراین کورکورانه حمایت کنید پس امنیت چیست؟ در مورد همه پولهایی که برای ایجاد آسیب و ترویج جنگ و ویرانی در جهان استفاده می شود چطور؟ این امر علاوه بر امنیت مالی ، امنیت ملی چندین کشور نیز گسترش می یابد.
تمرکز
در حالی که قبلاً به تمرکز در رابطه با تورم و سرقت هویت پرداخته ام ، می خواهم خطرات اضافی را با بازیگران اصلی بیان کنم. سیستم بانکی سنتی ما را ملزم می کند کنترل را به نهادهای متمرکز تسلیم کنیم و در نتیجه ، امنیت و اقتدار باید به آن ارگان ها اعطا شود – ما به آنها کنترل و اعتماد کامل می دهیم. با این حال ، در چنین الگوی امنیتی ، نهاد تسهیل کننده (یا مرکز) منافع شخصی خود را تأمین می کند و با کنترل دسترسی و اطمینان از اینکه فقط افراد و سازمان های خاصی می توانند به آن دسترسی پیدا کنند ، به دقت محافظت می شود.
بانک ها بر پولی که به آنها می دهید اختیار و قدرت کامل دارند و به دلیل نظارت محدود و ایجاد فساد سیستمی ، بدون محدودیت عمل می کنند. با توجه به این محیط بسته ، چنین ارگان هایی هرگز نمی توانند در برابر نوآوری باز باشند ، زیرا امنیت آنها به کنترل دسترسی بستگی دارد. علاوه بر این ، اجازه نمی دهد هیچ رقابتی ایجاد شود که بتواند گزینه ها یا فرصت های بهتری را فراهم کند ، که انحصار سیستم مالی است که به عنوان حمایت از مصرف کننده پوشانده شده است.
در حالی که نکات معتبری در مورد امنیت بلاکچین بیان شده است ، اما اغلب نادیده گرفته می شود که امنیت دولتهایی که بانکها را بیمه می کنند چیز خوبی نیست ، زیرا اگر بانک هک شود یا به سادگی زیر بار بیفتد ، بیمه آنها را بابت پول شما نجات می دهد. این همیشه مالیات دهندگان هستند که از عواقب ناشی از فساد بانکی و کنترل دسترسی متمرکز رنج می برند ، که پس از بی شماری از موارد خرابی دیگر نمی تواند قابل دوام باشد.
به طور روزمره ، این موضوع را در ما ریشه دوانده است که بانک ها امن ترین گزینه هستند ، در حالی که در واقع این ما هستیم که بانک ها را بیمه می کنیم ، نه برعکس. من می گویم وقت آن رسیده است که مردم از نظر امنیت شخصی خود انتخاب کنند ، مجبور به انحصار متمرکز مبتنی بر فساد ، دستکاری و دروغ نشوند.
پرونده مربوط به ارزهای رمزپایه
با پرداختن به اشکالات مختلف امنیتی مربوط به سیستم بانکی سنتی ، می خواهم پرونده ارزهای رمزپایه را مطرح کنم. فناوری Peer-to-Peer قدرت بیشتری را در اختیار کاربران قرار می دهد ، که می تواند یک پیشرفت عالی در روش کار پول باشد. اکنون من مزایای ایمنی ارز رمزنگاری شده را به همان ترتیب که مسائل بانکی پوشش داده شد ، پوشش خواهم داد.
نشت داده و سرقت هویت
اگر یک هکر به شبکه دسترسی داشته باشد ، آنها هیچ قدرت بر خود شبکه ندارند و به همین دلیل اعتماد به شبکه را به خطر نمی اندازند. این بدان معنی است که شبکه می تواند بدون احراز هویت یا مجوز قبلی به روی همه باز باشد. ماهیت غیرمتمرکز ارزهای رمزپایه با قدرت کنترل مستقیم و کامل بر ثروت و معاملات خود ، به قدرتمندترین روش حمایت از مصرف کننده را تضمین می کند. ارزهای رمزنگاری شده همچنین شما را مجبور نمی کنند که با هر معامله هویت و داده های خود را فاش کنید و همچنین نیازی نیست که کاربران برای انجام معاملات کنترل خود را فدای ارگان های متمرکز کنند. شما نیازی به اعتماد به کسی ندارید ، و بنابراین مستعد نقاط اصلی شکست نیست ، که نظارت و تنظیم را ضروری می کند. در حالیکه کیف پولهای منفرد ، اگر به درستی ذخیره نشده باشند ، می توانند مورد هدف قرار گیرند ، شبکه هرگز نمی تواند دچار خطرات سیستمی متمرکز و نشت اطلاعات جمعی شود.
علاوه بر این ، ارزهای رمزپایه از مکانیزم فشار استفاده می کنند ، در مقابل مکانیزم کشش سنتی کارت های اعتباری. این بدان معنی است که هیچ مجوزی برای برداشتن از حساب شما وجود ندارد ، زیرا فقط شما این قدرت را دارید که مبلغ دقیق را از حساب خود به گیرنده منتقل کنید. این همچنین بدان معناست که یک معامله واحد اجازه هیچ معامله در آینده را نمی دهد یا اطلاعاتی را که می تواند در صورت خرابی سیستمی به سرقت رفته و دستکاری شود (مانند نشت داده های شرکت ها یا هک پایگاه داده) فاش نمی کند..
علاوه بر این ، هنگامی که شروع به جستجوی پیشنهادهایی می کنید که دولت ها و شرکت های بزرگ ارائه می دهند (تنظیم هشدارهایی برای هزینه های غیرمعمول ، نگه داشتن برگه های گزارش اعتبار و هزینه ها ، ایجاد رمزهای عبور پیچیده ، تعیین محدودیت های روزانه ، فعال کردن احراز هویت 2 عاملی ، و غیره) متفاوت از اقدامات ذخیره ارز رمزنگاری شده ، ارز رمزنگاری شده مستعد خرابی سیستماتیک و سرقت پایگاه های داده نیست ، زیرا اطلاعات کاربر نهایی در هیچ جایی ذخیره نمی شود. بنابراین ، استفاده از ارزهای رمزپایه خطر سرقت هویت را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد و فرصت های گسترده کسب اطلاعات کاربر را به دلیل عدم تمرکز کاهش می دهد..
تورم و فساد
برخلاف پول فیات ، که به دلخواه بانکهای مرکزی و دولتها می توانند چاپ کنند ، عرضه ارزهای رمزپایه بیشتر محدود است و نمی توان از هوای مطبوع ایجاد کرد. علاوه بر این ، آنچه امنیت و اطمینان را در اکثر ارزهای رمزپایه فراهم می کند ، توانایی دانستن دقیقاً نرخ تورم سالها بعد و توانایی محاسبه خطرات و نقاط ضعف مرتبط با آن است. با استفاده از بانکداری سنتی ، ما نمی توانیم چنین کاری را انجام دهیم و همیشه در معرض خطر هستیم که تورم ارزش و در نهایت اقتصاد خود را کاهش دهد. بنابراین ، نتایج ارزیابی ارز رمزنگاری شده مبتنی بر اجساد فسادپذیر نیست ، زیرا کاربر می تواند در عرضه اطمینان داشته باشد و به گفته های شخص بالاتر در سیستم بانکی یا دولت اعتماد نکند..
ارزهای رمزپایه در صورت استفاده صحیح ، از حریم خصوصی ، دارایی و کرامت فردی انسان محافظت می کنند. هیچ کس نمی تواند خودسرانه آنها را ضبط یا کاهش دهد – آنها بازتاب واقعی ارزش بازار را بر اساس عرضه و تقاضا دارند. در نهایت ، آنها ارزهای تورمی هستند که توانایی محافظت از قدرت خرید پس انداز بازنشستگی شما را دارند ، انباشت سرمایه (تنها راه درمان فقر) را تشویق می کنند و هم از هزینه های غیرضروری و هم از سو mal سرمایه گذاری احمقانه جلوگیری می کنند. این یک ارز از مردم است ، جایی که هیچ کس قدرت بیشتری نسبت به دیگری ندارد و همه توانایی معامله آزادانه را دارند ، بدون ترس از اینکه پول پول برای منافع شخصی یا کنترل متمرکز و سیستمی دستکاری شود..
پس چرا ارز رمزنگاری شده شکل بهتری از پول است؟ خوب ، پاسخ این است که نمی توان آن را تحقیر کرد و نه توسط هیچ شخص یا گروه ممتازی از افراد کنترل کرد. این پول است که قیمت خود را به جای اجبار و زور از بازار می گیرد و آن را به ثروت بهتر ، اخلاقی و صادقانه تری تبدیل می کند.
تمرکز و شکست سیستماتیک
اکثر ارزهای رمزپایه بدون هیچ مرجع مرکزی یا بانکی کار می کنند و خطر خیانت طرف مقابل به شما را کاهش می دهد. هیچ کس نمی تواند حساب شما را برای کاری که دوست ندارد بسته یا مسدود کند ، همانطور که در مورد بانک های متمرکز اتفاق می افتد. ارزهای رمزپایه نیز عمدتا منبع باز هستند – طراحی آنها عمومی است ، یعنی هیچ کس مالک آن نیست یا آن را کنترل نمی کند و همه می توانند در آن شرکت کنند. این یک سیستم ضبط فساد نظارتی نیست ، همچنین یک محصول یا یک شرکت نیست. این یک پروتکل شبکه است که در آن افراد می توانند به طور داوطلبانه در آن شرکت کنند. این ویژگی ها آن را قطب مخالف پول فیات می دانند ، بدین ترتیب که امنیت سیستم در دست کاربران قرار می گیرد و به بانک ها ، دولت ها و نهادهای تسهیل کننده تسلیم نمی شود..
بعلاوه ، کسی وجود ندارد که شما مسئول آن باشید. بانک ها و دولت ها نمی توانند حجم پول را دستکاری کنند و در مورد آن به عموم مردم دروغ بگویند. بنابراین ، مالیات دهندگان دیگر مجبور نیستند هزینه کلاهبرداری بانک ها را پرداخت کنند ، زیرا آنها بر سرمایه شخصی خود کنترل و اختیار کامل دارند. خطر کلاهبرداری یا هک شدن وجود دارد – اما این یک تصور غلط رایج است که از دست دادن پول شما بسیار آسان است. واقعیت این است که همه چیز به چگونگی ذخیره ارزهای رمزنگاری شده شما و اقدامات امنیتی مربوط می شود.
نقض امنیت معمولاً ناشی از عدم کنترل کلیدهای خصوصی توسط کاربر و ذخیره پول در صرافی ها است که به طور قابل توجهی خطر هک شدن یا کلاهبرداری را افزایش می دهد ، زیرا پول و اطلاعات دوباره در یک سیستم متمرکز ذخیره می شود. از آنجا که صرافی ها کیف پول موقتی در اختیار شما قرار می دهند که می توانید سکه های خود را در آن ذخیره کنید ، داده ها و کلیدهای خصوصی شما را کنترل می کنند ، همانطور که بانک ها هویت و پول متصل به حساب بانکی شما را کنترل می کنند. کلیدهای خصوصی دسترسی مستقیم به کیف پول و از این رو وجه را فراهم می کند ، این بدان معناست که وقتی اجازه می دهید صرافی های متمرکز آنها را کنترل کنند ، بلافاصله در معرض خطرات امنیتی مختلف قرار می گیرید..
با این حال ، تفاوت در این است که با ارز رمزنگاری شده ، مردم یک گزینه دیگر دارند – آنها می توانند از یک استفاده کنند کیف پول آفلاین جایی که تمام سکه ها روی دفتر عمومی قفل می شوند و کلیدهای خصوصی مالکیت را تعیین می کنند ، به این معنی که پول را می توان بدون خطر قرار گرفتن در معرض ذخیره کرد. این یک سیستم رایگان است که به کاربر نهایی قدرت امنیت ، مسئولیت و اختیار می بخشد نه یک نهاد متمرکز. مطمئناً مردم مجبورند با داشتن “بانک خصوصی” خود مسئولیت پذیر و محتاط باشند ، اما کنترل کامل هرگز بدون احتیاط و مراقبت وجود ندارد.
با استفاده از ارزهای رمزپایه ، به شرطی که با استفاده از کیف پول سخت افزاری یا کیف پول کاغذی ، کلیدهای خصوصی خود را از شر هکرها در امان نگه دارید ، پس هیچ کس نمی تواند پول شما را لمس کند و شما کنترل کامل دارید ، نه در رحم بانک ها..
تعریفی متفاوت از امنیت
علاوه بر امنیت فنی ، ارز رمزنگاری شده از مزیت امنیت مالی نیز برخوردار است ، زیرا شما همیشه می دانید که در صورت لزوم فرصت دسترسی به بودجه را خواهید داشت. مردم سعی خواهند کرد شما را متقاعد کنند که بیت کوین هیچ امنیتی ایجاد نمی کند و هیچ ارزشی ندارد ، اما این را به والدین کودک بیمار بگویید که قادر به پرداخت هزینه های درمان پزشکی نیستند ، ویدئویی در فیس بوک تهیه کرده و درخواست کمک های BTC را کرده و امیدوارند که ویروسی شود. . یا این را به نوجوان 17 ساله ای بگویید که خودش کدنویسی را یاد می گیرد و برای تأمین غذای خانواده اش در ونزوئلا ، جایی که تورم در حدود 4000٪ تخمین زده شده است. به او بگویید که او نباید Bitcoin را بپذیرد زیرا “پول واقعی” نیست و در نتیجه خطرناک است.
این استدلال که از ارزهای رمزپایه برای کارهای مخرب استفاده می شود ، دیگر بحث معتبری نیست ، زیرا اگر ارزها را بازتاب جامعه آنها بدانیم ، مجرمان و جرایم ، صرف نظر از اینکه از چه ارزی استفاده کنیم ، وجود خواهد داشت. سرکوب ارزهای رمزپایه مبتنی بر مشکلات اقلیت (که به هر حال با پول فیات وجود دارد) به جای توسعه آنها برای پتانسیل عظیم ، فقط به سود همان ارگان های متمرکز و سیاستمداران فاسدی خواهد بود که در وهله اول قرار دارند. به دلیل افرادی که نمی خواهند خود را با تغییر وفق دهند (و همه چیز را فدای بانک ها می کنند) امنیت واقعی را نباید امری بدیهی تلقی کرد. ما نباید کمی از امنیت را برای کمی آرامش که به صورت بیمه نامه بانک ها است ، تسلیم کنیم ، که در نهایت هزینه های خود را پرداخت می کنیم.
جمع بندی افکار
اگر بتوانیم پول خود را کنترل کنیم و در جهانی متصل به جهان زندگی کنیم ، جایی که ارز مجبور به ما نمی شود ، بلکه چیزی را انتخاب می کنیم که تحصیل کرده برای مشارکت در آن هستیم ، بنابراین کمتر در معرض مشکلات اقتصادی مختلفی هستیم که امروز با آن روبرو هستیم. . فقط به این دلیل که ما هنوز در موقعیتی نیستیم که همه با اقدامات ایمنی 100٪ تضمین شده باشند ، به این معنی نیست که ما به آن زمان نمی رسیم.
ما باید درک کنیم که ارز در نهایت بازتاب مردم است ، بنابراین نباید اجازه دهیم موانع موجود در مسیر نابودی پتانسیل برای همیشه خوب باشد. حتی اگر ممکن است به ارزهای رمزپایه اعتماد نکنید ، تعداد بی شماری در آن سوی دنیا وجود دارند که این کار را می کنند. گفتگوی امنیتی نمی تواند صرفاً در چارچوب ذخیره پول باقی بماند ، بلکه همچنین عواقبی در رابطه با اجازه اداره پول ما توسط نهادهای متمرکز وجود دارد ، جایی که شفافیت و صداقت آخرین اولویت است. ارزهای رمزپایه در حال حاضر بیشتر تهدیدهای امنیتی ناشی از فساد سیستمی و کنترل متمرکز را از بین می برند. با اندکی کار ، امید و تعهد ، می توانیم جهانی شفاف و جدید و مملو از امکانات بی پایان بسازیم ، جایی که اختیار دستکاری ارز از بانک ها سلب می شود و مردم برای انتخاب امنیت شخصی انتخاب می کنند.