الكساندر همیلتون و آرون بور ، توماس ادیسون و نیكولا تسلا ، تیلور سوئیفت و كانیه وست – تاریخ پر از اختلافات و اختلافات افسانه ای است و دنیای رمزنگاری تفاوتی ندارد.

در حالی که برخی اصرار دارند این رقابت برای پیشرفت و نوآوری مناسب است ، اما مقدار زیادی از زمان و منابع برای هدر دادن تلاش های رقیب هدر می رود ، می تواند نتیجه مثبتی داشته باشد. هنوز هم ، پیامدهای یک مسابقه خوب همیشه از حاشیه تماشای آن جالب است ، بنابراین بدون هیچ زحمتی بیشتر ، 5 رقابت محبوب ارز رمزنگاری شده خود را ارائه می دهیم.

1. بیت کوین در مقابل Litecoin

در حالی که بیت کوین, پادشاه بلامنازع ارز رمزنگاری شده ، می تواند از نظر فنی در برابر هر نوع altcoin برای این لیست قرار گیرد ، ما تصمیم گرفتیم با Litecoin ، “نقره” به “طلا” بیت کوین برویم. توسط چارلی لی در سال 2011 ساخته شده است, Litecoin در نظر گرفته شده بود که تمام ویژگیهای مشابه بیت کوین را داشته باشد و در عین حال کاستی های آن را بهبود بخشد.

یک ادعای جسورانه. و با توجه به افزایش شهابی Litecoin در ارزش بیش از 4000٪ در سال 2017 ، برای مدتی به نظر می رسید که ممکن است در واقع از بیت کوین پیشی بگیرد.

اما Litecoin در واقع چقدر جاه طلبی های خود را دنبال می کند?

اول از همه ، چند تفاوت اساسی بین 2 ارز رمزپایه وجود دارد. مطابق با قیاس طلا / نقره ، بیت کوین (21 میلیون) نسبت به Litecoin (84 میلیون) بسیار کمتر است. Litecoin که یک فورک بیت کوین است ، عمداً برای پایین آوردن قیمت ها از این طریق ساخته شده است. بنابراین ، در حالی که در حال حاضر Bitcoin بطور عمده به عنوان یک دارایی سرمایه گذاری ارزیابی می شود ، Litecoin ممکن است زودتر به هدف خود برای استفاده در خریدهای کوچک برسد – بنابراین Litecoin عملیاتی به نفع خود است.

دوم ، بیت کوین به کندی مشهور است و در حال حاضر از مشکلات مقیاس پذیری رنج می برد. وقتی نوبت به پردازش معاملات می رسد ، Litecoin بسیار سریعتر و همه کاره تر است – ایجاد یک بلوک به کاربران Litecoin 2.5 دقیقه زمان نیاز دارد ، در حالی که 10 دقیقه با بیت کوین طول می کشد.

هنگامی که نوبت به الگوریتم های استخراج می رسد ، بیت کوین از الگوریتم SHA-256 استفاده می کند ، که بسیار پیچیده است و منجر به توسعه سخت افزار بسیار گران قیمت استخراج (مانند ASIC ها) شده و در نتیجه استخراج بیت کوین را از دسترس پسر کوچک خارج می کند. از طرف دیگر ، Litecoin از الگوریتم Scrypt بسیار ساده تری استفاده می کند و استخراج را برای کاربران متوسط ​​بسیار بیشتر می کند.

عملا, Litecoin از بسیاری جهات دارای فناوری برتر است. این در زندگی روزمره سریعتر ، مفیدتر است و چارلی لی خالق آن امید زیادی به مکانی که در آن قرار دارد دارد. با این حال ، وقتی نوبت به سکه ای با نفوذ سیاسی و اولین مزیت تحرک می رسد ، بیت کوین هنوز نامی است که اکثر مردم آن را می شناسند و به آن هجوم می آورند. به علاوه, چارلی لی تمام LTC خود را فروخت در اواخر دسامبر 2017 ضربه ای بود که جامعه Litecoin هنوز در حال بهبود است.

بنابراین از نظر نزدیک شدن به پر کردن نقش ارز فیات ، بیت کوین در حال حاضر سکه برنده است. به شرطی که در آن تخت خیلی راحت نباشد …

2. NEO در مقابل Ethereum

در اینجا یک مقایسه آشکار دیگر وجود دارد ، که NEO اغلب به عنوان “China’s Ethereum” شناخته می شود. اما آیا واقعاً به همین سادگی است؟?

بعد از بیت کوین ، Ethereum نامی است که در دنیای رمزنگاری بسیار ارزشمند و قابل شناسایی است. این اوایل بازی آغاز شد ، در سال 2015 راه اندازی شد و با ارائه توانایی به کاربران برای نوشتن قراردادهای هوشمند خود در بالای بلاکچین منبع باز ، باعث ایجاد موج شد. مانند بیت کوین ، از مشکلات مقیاس پذیری رنج می برد ، اما کندی و فناوری قدیمی آن باعث نشده است که Ethereum به دومین ارز رمزنگاری شده در تقاضا تبدیل شود..

در حالی که NEO یک تازه وارد نسبتاً جدید در صحنه رمزنگاری است ، که در دسامبر 2016 آغاز به کار می کند ، قیمت آن به طور مداوم افزایش می یابد و در مدت زمان کمی بیش از یک سال ، آن را به یک اکوسیستم قوی از dapps و مشارکت در صنعت fintech اختصاص داده است. و مطمئناً از بسیاری جهات نشان دهنده Ethereum است: آنها هر دو سیستم عامل غیرمتمرکز هستند که برنامه های dapps و قراردادهای هوشمند را اجرا می کنند. هر دو میزبان ICO هستند و رمز بومی خود را دارند.

اتریوم ممکن است غول آشکار باشد – سقف بازار آنها (در زمان نوشتن مقاله) 65 میلیارد دلار تا 5 میلیارد دلار NEO است. تقریباً هر ICO بر روی ساخته شده است رمز ERC-20 پلت فرم ، و “Vitalik Buterin” به همان نام افسانه ای “Satoshi Nakamoto” است. با این حال ، NEO پتانسیل عظیمی دارد که نشان می دهد همه علائم آن این است که می توانند اتریوم را از آب خارج کنند.

اول از همه ، فناوری NEO سریعتر ، ایمن تر و به طور کلی برتر از Ethereum است. این می تواند در هر ثانیه 10،000 تراکنش را پردازش کند ، در حالی که Ethereum فقط می تواند 15 پردازش را انجام دهد. NEO از زبان های مختلف برنامه نویسی – C + و Java و سرانجام Python و Go پشتیبانی می کند – و از الگوریتم اجماع dBFT برای اثبات کار Ethereum (PoW) استفاده می کند. و ، در حالی که Ethereum به دنبال تسلط بر بازار dapp است ، NEO جاه طلبی بسیار بزرگتری دارد: این که سکوی اقتصاد هوشمند باشد.

اقتصاد هوشمند اقتصادی است که کاملاً مبتنی بر آن باشد قراردادهای هوشمند, که شامل تمام دارایی های فیزیکی و هویت کاربر است که به صورت دیجیتالی نشان داده می شوند. برای کارکرد صحیح ، احتیاج به تأیید هویت دقیق دارد و NEO – مهمتر از همه – از بانکهای تحت حمایت دولت چین برای تحقق این امر پشتیبانی می کند. این از نظر بسیار زیاد است توسعه آینده NEO؛ قرار گرفتن در سمت خوب دولت چین ، که بدبینان معروف هستند ، به این معنی است که NEO کم و بیش تنها به بازار چین دسترسی خواهد داشت.

دشوار است بگوییم چه کسی در این رقابت قدرت دارد. از نظر فناوری ، سرعت و جاه طلبی ، NEO از Ethereum برتر است. اما آیا این بدان معناست که NEO قصد دارد تمام عملکردهای میزبان dapp Ethereum را “تسخیر” کند?

اصلا. هنوز هم در چین بومی سازی شده است ، بازار آن به اندازه کافی قوی است که می تواند هر زنجیره بلوکی را برای مدتی طولانی اشغال کند. بعلاوه ، Ethereum کاملاً قائم مقام قلمرو رمزنگاری در غرب است ، جایی که NEO هنوز در حاشیه آگاهی مردم است. همانطور که گفته شد ، NEO میزبان بسیاری از رویدادها در سراسر جهان بوده است تا کلمه را به گوش دیگران برسانند و آگاهی خود را نسبت به آنچه قصد دارند انجام دهند.

در حال حاضر ، وقتی صحبت از پلتفرم بلاکچین می شود ، Ethereum همچنان برترین سگ در بازار است ، اما واضح است که رقبای آن ، مانند NEO ، سخت تلاش می کنند تا پایگاه پشتیبانی خود را بسازند. بنابراین برای همه اهداف عملی ، باید این مورد را تساوی اعلام کنیم.

3. مونرو در مقابل داش

مونرو و داش هر دو هستند سکه های حریم خصوصی, که تمایل به بالا آوردن چند ابرو ، یادآوری Darknet و بازار سیاه است. در حقیقت ، سکه های حفظ حریم خصوصی در عصر دیجیتال به عنوان ضد سانسور و محافظت از هویت آنلاین و داده های شخصی ما تبدیل به یک موضوع داغ می شود.

برخلاف بیت کوین که قابل ردیابی و صرفاً نام مستعار است ، سکه های حریم خصوصی واقعی قابل ردیابی و کاملاً ناشناس نیستند. این بازار دارای یک لیست طولانی از سکه های حریم خصوصی است که برخی از آنها معتبرتر از بقیه هستند ، اما در بالای لیست از نظر غیرقابل ردیابی و قابلیت استفاده ، Monero و Dash هستند.

خط تیره, برای شروع ، یک چنگال بیت کوین است – بنابراین عملکرد آن بسیار زیاد است ، اما با نگاهی به انتخاب جایی که بیت کوین از نظر حفظ حریم خصوصی ، امنیت و قابلیت استفاده متوقف شده است ، می پردازد. برخلاف بیت کوین که شبکه آن توسط ماینرها نگهداری می شود ، Dash یک شبکه چند وجهی دارد.

این امکان را برای معاملات InstantSend و PrivateSend فراهم می کند ، که ردیابی آنها توسط اشخاص ثالث غیرممکن است – لازم به ذکر است ، عملکرد PrivateSend چیزی است که کاربران می توانند انتخاب کنند ، به جای اینکه معاملات خصوصی به طور پیش فرض باشد. در حالی که حریم خصوصی یکی از ویژگی های مهم Dash است ، نگرانی اصلی آن ایجاد ارز دیجیتالی است که مردم بتوانند به راحتی از آن برای خریدهای روزمره استفاده کنند..

مونرو, از طرف دیگر ، یک چنگال Bytecoin است و کلا از یک درخت خانوادگی متفاوت است. قابل سرقت ، غیرقابل ردیابی و کاملاً ناشناس است. و Monero مانع از استفاده از ویژگی های برجسته حفظ حریم خصوصی نمی شود.

Monero با پروتکل CryptoNote کار می کند ، و این معاملات را غیرقابل ردیابی می کند ، برخلاف بیت کوین و فورک های آن ، جایی که تمام معاملات و فراداده ها در یک دفتر عمومی نگهداری می شوند تا هر کسی بتواند به دنبال آن باشد. مونرو با استفاده از آدرسهای مخفی ، که در آن آدرسهای فرستنده و گیرنده به علاوه مقدار ارز ارسالی به صورت رمزنگاری برای همه کسی درگیر می شود ، به جز دو طرف درگیر ، ناشناس بودن کامل را تضمین می کند..

Monero همچنین از فناوری امضای حلقه استفاده می کند ، که در آن وجوه ارسالی به طور تصادفی از یک گروه امضای گروه انتخاب می شوند ، و رمزگشایی برای ارسال واقعی معامله دشوار است..

در مورد این دو سکه واقعاً مسابقه ای برگزار نمی شود. در حالی که هر دو سکه هدف خود را برای انجام معاملات ، با جوامع قوی و جایگذاری در 50 ارز رمزپایه برتر با درپوش بازار, مونرو از نظر حفظ حریم خصوصی و بی هویتی که داش فقط در آن سر و کار دارد ، تمام کار را ادامه می دهد.

موجودیت Monero به عنوان یک چنگال Bytecoin ، که خود یک چنگال پروتکل CryptoNote است ، به بهبود خصوصیات حریم خصوصی آن تا زمانی که به بهترین شکل ممکن نباشد ، اختصاص داده شده است. حداقل ، در حوزه سکه های حریم خصوصی ، حداقل Monero دش را می زند.

4. IOTA در مقابل ByteBall

در بیز ، اصطلاح “بلاکچین” اغلب به طور مترادف با “ارز رمزپایه” استفاده می شود ، اما لزوماً اینگونه نیست. با دور شدن از بلاکچین ، در حال مشاهده ارزهای رمزپایه ای هستیم که بر اساس یک فناوری متفاوت ساخته شده اند. این مورد در مورد IOTA و ByteBall وجود دارد که هر دو بر اساس آن ساخته شده اند نمودار چرخشی مستقیم (DAG), یک دفتر توزیع شده بدون بلوک.

IOTA و ByteBall هر دو در سال 2016 (به ترتیب جولای و دسامبر) راه اندازی شدند اما تفاوت های اساسی زیادی دارند. به عنوان مثال ، IOTA از فناوری DAG معروف به Tangle استفاده می کند که به کاربران امکان انجام معاملات اجازه می دهد تا معاملات قبلی را به جای هزینه معامله تأیید کنند. از طرف دیگر ByteBall هزینه معامله 1 بایت برای هر بایت داده را دریافت می کند.

اما تفاوت اساسی آنها در دامنه آنهاست: ByteBall خود را در قراردادهای هوشمند نظیر به نظیر علاقه مند می کند و بستری را برای بیمه های نظیر به نظیر یا بازارهای پیش بینی فراهم می کند (اساساً قمار). ByteBall همچنین با ارائه یک ویژگی در کیف پول خود ، در جایی که کاربران می توانند رمزگذاری را به جای یک آدرس الفبایی عددی طولانی و رمزنگاری شده ، به یک آدرس ایمیل واقعی ارسال کنند ، گام بزرگی در راستای کاربر پسند معاملات رمزنگاری برداشته است..

از طرف دیگر ، IOTA با اینترنت اشیا (IoT) سروکار دارد ، شبکه ای که ارتباط متقابل بین انسان و دستگاه های هوشمند به طور تصاعدی افزایش می یابد. IOTA در حال توسعه یک بازار اینترنت اشیا ، شبکه ای از تبادل داده امن و کارآمد برای شرکت های بزرگ فعال در صنعت است – و هزینه معاملات صفر آنها را از آنها یک شریک بسیار ارزشمند می کند.

پس از یک ستاره عالی 2017 ، راه اندازی آینده کیف پول ترینیتی دسکتاپ جدید آنها, و اخبار هیجان انگیز در مورد پیوستن نیروها با شرکت های سرمایه گذاری خطرناک برای ساختن شهرهای هوشمند در چین ، واضح است که IOTA پتانسیل بسیار زیادی دارد.

IOTA هنوز هم به شکل خام است. با داشتن توانایی های بلند پروازانه مانند کارهای سخت افزاری به عنوان سرویس و داده به عنوان سرویس ، قرار است پس از کامل شدن توان خود ، بازار اینترنت اشیا را تسخیر کنند. با این حال ، Tangle آنها هنوز پایدار نیست و رمزنگاری آنها هنوز در بازار جدید است.

بنابراین ، در حال حاضر ، ByteBall ، فقط به دلیل فناوری صدا و ویژگی هایش ، از مزیت برخوردار است (IOTA حتی هنوز قراردادهای هوشمندی ارائه نمی دهد). اما برگردید و سال دیگر این بار دیگر از ما س askال کنید ، و ممکن است پاسخ متفاوتی داشته باشیم.

5. لیسک در مقابل آرک

در اینجا یک جفت زنجیره بلوک والد دیگر (Lisk) و هارد فورک (Ark) داریم. هدف نهایی هر دو سیستم عامل ایجاد اتخاذ انبوه فناوری بلاکچین است ، اما آنها این کار را به روشهای مختلف انجام می دهند: Lisk by Applications، and Ark by SmartBridges.

خطر, بلاکچین اصلی بودن ، چیزی در مورد Ark دارای یک نقطه شروع است. آنها در حال حاضر چندین همکاری چشمگیر دارند ، از جمله یکی با Microsoft Azure. اساساً ، لیسک می خواهد به عنوان مجرای بین شرکت ها و فناوری بلاکچین عمل کند ، و یک زنجیره بلوکی قابل دسترسی را که در جاوا اسکریپت نوشته شده است ، در مقابل زبانهای رمزگذاری باطنی تر قرار دهد..

در واقع ، این ایده رانندگی Lisk بود و با یک رویکرد دو پانچ به آن دست می یابد: این یک بلاک چین اصلی و همچنین زنجیره های جانبی مختلف برای راه اندازی dapps را به مشاغل ارائه می دهد. ICO آنها در ابتدای سال 2016 هفتمین موفقیت در تاریخ بلاکچین بود که 5.8 میلیون دلار برای 100 میلیون توکن Lisk سود کسب کرد. لیسک همچنین چندین فاکتور پیروزی دیگر نیز در گوشه خود دارد ، از جمله اینکه در یک کشور دوست رمزنگاری (سوئیس) و یک تیم عالی ثبت شده است ، و دارای مشاوران ارشد که قبلاً در تیم Ethereum کار می کردند ، افتخار می کند.

کشتی, از طرف دیگر ، جاه طلبی ایجاد وب برای اتصال همه ارزهای رمزپایه را دارد و در نهایت یک اکوسیستم گسترده از سیستم عامل های مختلف بلاکچین را ایجاد می کند. پتانسیل آنها در همان اوایل شناخته شد ، با یک ICO نزدیک به 1 میلیون دلار برای 94 میلیون رمز جمع آوری کرد. اساساً ، فناوری SmartBrid Ark به عنوان یک مترجم بین بلاکچینی عمل می کند: هنگامی که یک بلاکچین خاص بخشی از کد خود را به سیستم Ark متصل می کند ، به طور خودکار به SmartBrid متصل می شود و سپس می تواند با سایر بلاک چین های موجود در سیستم تعامل داشته باشد..

به عنوان مثال ، با فرض سازگاری هر دو این زنجیره های زنجیره ای با SmartBridge ، دستورالعمل هایی که از طریق زنجیره بلوکی Monero ارسال می شوند می توانند باعث ایجاد یک قرارداد هوشمند در Ethereum شوند. با فعال کردن رمز ارزهای مختلف برای همکاری ، Ark به طور م eachثر هر یک از ظرفیت های آنها و همچنین مخاطبانی را که به آنها می رسند تقویت می کند.

در حالی که هر دو سیستم عامل از فناوری نوآورانه و چارچوب صوتی برخوردار هستند ، ما به Ark به دلیل توانایی آن در ارتباط دادن بلاکچین های مختلف و همچنین ایجاد زیرساخت برای همکاری سیستم عامل های بلاکچین ، در اینجا امتیازات خوبی را به دست می آوریم. این Ark است ، بیش از هر ارز رمزنگاری شده دیگری که در بالا ذکر شد ، اعتبار این ایده را می دهد که انقلاب بلاکچین واقعاً بیش از مجموع قطعات آن است و بلاکچین ها در برقراری ارتباط با یکدیگر چیزهای بیشتری نسبت به بازیگری ارائه می دهند. تنها.

با این اوصاف ، لیسک در سال 2018 حرکت چشمگیری داشته است. بعد از یک نام تجاری مورد انتظار, آنها همچنان با پیشرفت نشان می دهند انتشار و به روز رسانی در فناوری و اکوسیستم آنها. اگر آنها با این سرعت پیش بروند ، می توانند خطر موفقیت را در آینده تنظیم کنند.

باید دید روند این مسابقه چگونه خواهد بود.

فکر می کنید چه کسی در این رقابت ها بالا خواهد آمد؟ آیا ما از یک جفت مشخص رقبای رمزنگاری عبور کردیم؟ در کامنت ها با ما در میان بگذارید!

مربوط: 5 ارز رمزنگاری نشده بدون ارزش که باید مراقب آنها باشید

یادداشت سردبیر: مقاله در ابتدا بیان کرده است که NEO وقتی از dBFT استفاده می کند از اعتبار سنجی PoS استفاده می کند. برای انعکاس این موضوع اصلاح شده است.