پیوتر وجدت
رئیس کوشش لازم در یادداشت. سرمایه,
مدت هاست که بسیاری از مردم می پرسند که مدیران وجوه اصلی نهادی چه زمانی و آیا سرمایه گذاری در منابع قدرتمند خود را آغاز می کنند؟ ارزهای رمزنگاری شده.
سوال صحیح باید این باشد: چرا سرمایه گذاران نهادی باید چنین سرمایه گذاری را در نظر بگیرند؟ هیچ رازی نیست که سرمایه گذاری های رمزنگاری از ناپایدارترین و پرخطرترین موجود در حال حاضر هستند. بنابراین ، چه موقع می توان یک صندوق بازنشستگی ، که اصل اساسی آن محافظت از سرمایه خود و به حداقل رساندن ریسک آن است ، به چیزی غیرقابل پیش بینی و نابالغ مانند ارزهای رمزپایه کشاند?
سیل مقالاتی از جامعه وجود دارد که نشان می دهد بسیاری از سرمایه گذاران نهادی (Smart Money نیز نامیده می شوند) هستند آماده سرمایه گذاری تریلیون دلار در بازار ارزهای رمزپایه است به محض بروز شرایط نظارتی برای این امر.
نام های بزرگی مانند راکفلر ، روچیلد ، یا جورج سوروس سرمایه گذاری در رمزنگاری تخیل تک تک سرمایه گذاران را برانگیخته است و امیدها را برای بازگشت به رشد سریع و بازده گزاف سرمایه گذاری که در اواخر دسامبر 2017 و ژانویه 2018 مشاهده شده است ، زنده می کند.
اینها مقالات ادعا می کنند که دلیل اصلی سرمایه گذاری این موسسات در این بازار “پتانسیل توسعه عظیم حاصل از توسعه بیشتر و انطباق واقعی فناوری بلاکچین در اقتصاد است.”
گرچه این تز کمابیش منطقی به نظر می رسد و قابل بحث نیست ، اما به نظر من این دقیقاً در مورد بودجه های نهادی نیست.
تفاوت اصلی بین یک سرمایه گذار فردی و سازمانی این است که یک سرمایه گذار فردی از طریق منشور پتانسیل رشد به سرمایه گذاری نگاه می کند ، در حالی که یک سرمایه گذار نهادی این کار را از طریق منشور ریسک انجام می دهد.
همانطور که قبلاً اشاره کردم ، به نظر می رسد ارزهای رمزپایه برای موسساتی مانند صندوق های بازنشستگی از این لحاظ دارایی های بسیار “غیر جالب” ای هستند. آیا چیزی وجود دارد که در نهایت بتواند آنها را متقاعد به سرمایه گذاری در این بازار کند?
این ضریب همبستگی نامیده می شود
ضریب همبستگی یک شاخص نسبتاً اساسی است که نشان می دهد آیا 2 دارایی سرمایه گذاری در یک جهت حرکت می کنند. ضریب دارای مقداری از 1 تا -1 است که در آن 1 همبستگی کامل مثبت است. یعنی دارایی های A و B دقیقاً با عملکرد مشابه در یک جهت حرکت می کنند ، در حالی که ضریب -1 به معنای همبستگی منفی کامل است – یعنی 2 دارایی دقیقاً برعکس با پویایی مخالف رفتار می کنند. ضریب حدود 0 نشان دهنده عدم همبستگی است.
به عنوان مثال ، قیمت خوب نفت خام و قیمت سهام شرکت های معدنی مثال خوبی از یک همبستگی مثبت قوی است.
بسیار خوب ، اما چرا اینقدر مهم است?
هنگام ساخت یک نمونه کار سرمایه گذاری ، بسیار مهم است که دارایی های سرمایه گذاری را به گونه ای انتخاب کنید که خطر زیان را به حداقل برساند. اما این در عمل به چه معناست?
بیایید فرض کنیم که نمونه کارهای ما شامل سهام شرکتهای معدنی ، معاملات آتی نفت ، کرون نروژ است (نروژ به دلیل صادرات نفت مشهور است).
در نگاه اول ، دارایی های بسیار متنوعی داریم (سهام ، کالاها ، فارکس). ما احساس امنیت می کنیم نمونه کارها بسیار خوب عمل می کنند. افزایش قیمت نفت سهام شرکت معدنکاری ما را به سمت بالا سوق می دهد ، در حالی که کرون نروژ نیز در برابر سایر ارزها تقویت می شود. سبد سهام ما بسیار جلوتر از معیارهای بازار است. ما نوابغ سرمایه گذاری هستیم!
با این حال ، پس از چند روز ، بازار نفت سقوط می کند ، قیمت ها حدود یک دوجین درصد افزایش می یابد ، بازار در وحشت کامل است. به نظر می رسد که ما نه تنها در قراردادهای نفتی ضرر می کنیم ، بلکه سهام ما و کرون نروژ نیز در سقوط آزاد قرار دارند. ما در یک چشم به هم زدن همه دستاوردهای خود را از دست داده ایم ، و با وجود این واقعیت که ما می خواستیم خطر چنین تلفاتی را از طریق متنوع سازی کاهش دهیم ، نمونه کارهای ما با سرعت سرسام آور میزان زیادی را از دست می دهند..
کجا اشتباه کردیم?
مشکل اساسی پرتفوی ما دارایی های سرمایه گذاری ضعیف انتخاب شده بود که به نوسانات ناخوشایند ارزش پرتفوی ما کمک کرد. دارایی ها به شدت با هم ارتباط داشتند. بنابراین ، کاهش استاندارد 3 درصدی قیمت قراردادهای نفتی باعث شد ارزش کل نمونه کارها حتی فراتر از این مقدار کاهش یابد. شکل متنوع سازی پرتفوی نتوانسته است عملکرد مفروض خود را انجام دهد.
بنابراین چگونه می توانیم خطر را کنترل کنیم?
یک شاخص مهم که توسط مدیران سبد سرمایه گذاری استفاده می شود به اصطلاح است نسبت شارپ.
این رابطه بین ریسک بالقوه ، اندازه گیری شده توسط نوسان قیمت یک دارایی خاص و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری را نشان می دهد. به طور خلاصه ، نسبت شارپ به سرمایه گذاران کمک می کند تا تعیین کنند آیا مدیر صندوق ریسک مناسبی را در رابطه با بازده مورد انتظار سرمایه گذاری انجام می دهد یا خیر.
هرچه ارزش شارپ بیشتر باشد ، بهتر است ، زیرا پیشنهاد می کند بازده فرضیه بالاتر در رابطه با سطح مشخصی از خطر باشد.
اکنون برای جالب ترین قسمت: ما می توانیم نسبت خود را با اضافه کردن دارایی های غیر مرتبط به سبد سهام خود ، حتی اگر آنها بسیار خطرناک هستند ، بهبود بخشیم..
بیایید به نمونه کارهای خود برگردیم که عملاً کاملاً مبتنی بر دارایی های متصل به نفت خام بود. اگر دارایی های غیر مرتبط را به سبد سهام خود اضافه کنیم ، به عنوان مثال سهام شرکت های حمل و نقل (که ممکن است حتی از قیمت های پایین تر نفت رشد کند) ، سبد سهام ما متنوع تر خواهد بود و احتمالاً ارزش کمتری از دست خواهد داد.
بنابراین ارزهای رمزپایه از کجا وارد می شوند؟?
همه ما می دانیم که ارزهای رمزپایه یک سرمایه گذاری بسیار خطرناک است ، اما جالب ترین ویژگی این بازار ضریب همبستگی آن با بازار مالی سنتی است.
همانطور که می بینیم ، تمام ارزهای رمزپایه مندرج در جدول فوق با هم ارتباط نزدیک دارند (با ضریب بالای 0.5). در پایین ، ابزارهای مالی “سنتی” را می بینیم که به عنوان یک معیار برای کل بازار سرمایه عمل می کنند.
برای روشن شدن ، SPX به معنای S است&شاخص P 500 ، VIX شاخص نوسانات بازار است (در اصطلاح عامیانه “شاخص ترس” نامیده می شود) ، GLD به طور گسترده ای مخفف بازار طلا است و TNX به معنای بازده اوراق قرضه 10 ساله ایالات متحده است.
در هر 4 مورد ، ما می بینیم که ارتباط با بازار ارزهای رمزنگاری شده در سال گذشته در حدود صفر نوسان دارد یا حتی منفی است!
این دلیل اصلی ریاضی عدم وجود ارتباط بین بازار مالی و بازار رمزنگاری است!
این برای رمزنگاری چه معنی دارد?
تلاش مدیران صندوق های سرمایه گذاری برای بالا بردن نسبت شارپ آنها را به سمت افزودن ارزهای رمزپایه به سبد سرمایه گذاری خود سوق می دهد ، حتی اگر آنها در آینده كاملاً خود فن آوری یا توانایی های بالقوه آن را درك نكنند. برای آنها ، فقط آمار تاریخی از ارتباط این بازار با ابزارهای سرمایه گذاری سنتی مهم است.
همانطور که قبلاً اشاره کردم ، تصمیمات سرمایه گذاری آنها براساس فرمولها و مدلهای آماری گرفته می شود و نه بر اساس فشار یا تمایل به سود سریع.
به نظر من ، این بزرگترین عاملی است که سرمایه های کلان مالی را به بازار ارزهای رمزپایه جذب می کند ، که در نتیجه ماهیت تورم ارزهای رمزنگاری شده و فوق تورم ماهیت ارزهای فیات در 99٪ ، باید در نهایت منجر به افزایش قیمت شود.
بنابراین ، این سوال “چه زمانی” است تا “اگر”.
بنابراین ، اگر به توسعه این فناوری اعتقاد دارید و ایمان خود را تاکنون حفظ کرده اید ، و اگر یک سرمایه گذار واقعی هستید ، فقط یک پیام برای شما دارم … HODL!
همکاری پیوتر ووجدات
Piotr Wojdat رئیس کوشش و تجزیه و تحلیل لازم در است یادداشت. سرمایه, یک شرکت سرمایه گذاری بین المللی بر دارایی های مبتنی بر بلاکچین متمرکز شده است. تخصص آنها در سرمایه های خطرپذیر ، سهام خصوصی و بانکداری سرمایه گذاری به آنها امکان می دهد خدمات مثال زدنی را به مشتریان خود و فرصت های زیادی برای جذب سرمایه گذاری ارائه دهند..